نمی دونم چرا امشب دل من گرفته بونه
شده بیقرار و مضطر به سوي بقیع روونه
سوي اون مزار خاکی که ازش غربت می باره
نه چراغ داره نه یک شمع قبري که گنبد نداره
می خوام آي مردم دنیا از آقاي مهربونم
از همون که اهل درده براتون قصه بخونم
گمونم تو عالم ما هر کی از فاطمه باشه
به جاي جواب خوبیش سیلی و لگد سزاشه
چرا هر کی از علیِ دو تا دستاشو می بندن
حرمتش رو می شکنند و به غریبی هاش می خندن
وا غربتا وا غربتا
مداح:مهدی مختاری
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 5:13
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه