میان کوچه ها شد ذکر بانوی کرامت * وای با ولایت تا شهادت
نمی گردد جدا از هم کتاب و آل عترت * وای با ولایت تا شهادت
ذکر مادری که خسته بر روی زمین است
علی بن ابی طالب امیرالمومنین است 2
با آن دیده تر / شد پیغام مادر / جانم نذر رهبر
تنها یار حیدر 3
شب شهادت
برای پر کشیدن میکنی لحظه شماری * وای تو به حال احتضاری
به دست خسته میگیری زچشمم اشک جاری * وای روی زخمت می گذاری
بی من میروی و پا گذاری روی بالم
تا با گریه گفتی کن علی جانم حلالم 2
من غرق خجالت/ تو غرق جراحت/ وای از این مصیبت
زهرا یاور من 3
شوم تنهای تنها بی تو ای پشت و پناهم * آه همدم من! تکیه گاهم!
شکستند قامتم را با قدت در کوچه باهم * آه می زدند پیش نگاهم
بعد از تو دگر بر من نخواهد شد سلامی
جز خنده ی قنفذ، طعنه و بی احترامی 2
زهرا غمگسارم/ آرام و قرارم/ مرو از کنارم
زهرا یاور من 3
شاعر : محسن حنیفی
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 16:19
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه