• پنج شنبه 29 آذر 03

 محمد حسین رحیمیان

شعر شهادت امام صادق(ع) -( بازهم بی کسی یک آقا )

3442
1

بازهم بی کسی یک آقا
باز هم ماجرای دست و طناب
پیش چشمان آسمانی ها
باز شهر مدینه گشته خراب
باز هم زنده شده در این کوچه
قصه ی تلخ آتش و خانه
خودشان را به زور جا کردند
شعله ها روی بال پروانه
آبرو دار این دیار چرا ؟
شده بی تکیه گاه و بی یاور
نا نجیبانه سوی او آمد
بی کسی و غریبی حیدر
پیرمرد قبیله شد هدفِ
آتش و تازیانه و تهدید
مَرد ها مرده اند در این شهر
به غریبیش دشمنش خندید
حرمت کعبه ی مدینه شکست
تا شده ظالمانه زانویی
شکر حق در میان این خانه
بار شیشه نداشت بانویی
بی خدا ها نگه نمی دارند
حرمت سن و سال آقا را
وای من باز هم در آوردند
اشک های دو چشم زهرا را
بچه های سقیه در دل شب
«عزت و احترام را بردند »
پا برهنه بدون عمامه
وحشیانه امام را بردند
بس دویده به پشت یک مرکب
نفس پیرمرد گشته تمام
قد او را خمیده تر کرده
ناسزا و جسارت و دشنام
کربلا را به چشم خود می دید
روضه خوان امام کرببلا
کرده داغ رقیه را زنده
پشت مرکب دویدن آقا

 

شاعر : محمد حسین رحیمیان

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 4:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران