• سه شنبه 15 آبان 03


موکب باد صبا شعر تولد امام حسن ع-(موکب باد صبا بگذشت از طرف چمن)

4367
5

موکب باد صبا

شعر تولد امام حسن ع

موکب باد صبا بگذشت از طرف چمن
تا چمن را پرنیان سبز پوشاند به تن
سبزه اندر سبزه بینی ارغوان در ارغوان
لاله اندر لاله بینی یاسمن در یاسمن

 

بلبل آنجا هر سپیده دم سراید نغمه¬ای
در ثنای خسرو خوبان امام ممتحن
از حریم فاطمه در نیمة ماه صیام
چهرة ماه حسن تابید با وجه حسن
میوة بستان زهرا نورچشم مصطفی
پارة قلب علی بن ابیطالب حسن
در محیط علم و دانش آفتابی تابناک
بر سپهر حلم و بخشش کوکبی پرتو فکن
شد عیان از چهرة تابان او نور خدا
شد جوان از چشمة احسان او چرخ کهن
چون دمد صبح و صالش دلشود دار السرور
چون رسد شام فراقش جان شود بیت الحزن
گر ببارد ابر احسان عمیمش بر زمین
گردد از هر قطره¬ای دریای رحمت موج زن
در شبستان ولایت مشعل گیتی فروز
در گلستان فصاحت بلبل شیرین سخن
سینه از نور فضایل روشنی بخش جهان
چهره در حسن شمایل رشگ خوبان زمن
بر حصار حلم او شد مایة دین استوار
محکم از ایمان او شرع نبی مؤتمن
پرچم صلح و صفا افراشت سبط مصطفی
تا براندازد لوای او در قلب کفر و آشوب و فتن
نورجاویدان او بر جان ما بخشد فروغ
عشق روزافزون او در قلب ما دارد وطن
در لگن شمع فروزان اشگ ریزد ایدریغ
خون دل جای سرشگ آن شمع ریزد در لگن
منبع فیض و عطای کبریای ذوالجلال
مظهر ذات و صفای کردگار ذوالمنن
تن مپرورجز بمهر خاندان حق رسا
تا زدل شوید غبار رنج و اندوه و محن
دکتر قاسم رسا


  • چهارشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1390
  • ساعت
  • 19:0
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



نوکر اهلبیت

خبر پیک اجل مادر کوثر شده بود
صحبت از رفتن غمخوار پیمبر شده بود

مالک الموت برایش پر و بال آورده
مادر حضرت صدیقه کبوتر شده بود

وقف اسلام شد و وقف خدا و قرآن
عاشقانه چقدر حامی رهبر شده بود

اصلا از برکت او هست اگر اسلام است
اینچنین بود که او از همه برتر شده بود

تا چه حد است مقامش که کنار زهرا
نام او وارد ادعیه ی دفتر شده بود؟

بار بست همدم و دلدار پیمبر حالا
نوبت ام ابیهایی دختر شده بود

****

دختری ماند از او، دختری همچون خود او
دختری که سپر و حامی همسر شده بود

چقدر غصه ی کج راهی مردم را خورد
چقدر آه شد و دیده ی او تر شده بود

علت بوی خوش شهر مدینه از اوست
عود آتش زده اند – شهر معطر شده بود!

****

دختری ماند از او دختری همچون خود او
زینبی که همه عمر وقف برادر شده بود

عزت و هیبت او هیمنه ی دشمن ریخت
خطبه خواند، کوفه و می دید که حیدر شده بود

یک تنه خود یه سپاه است، بترسد دشمن
چه کسی گفت که او لحظه ای مضطر شده بود

مضطر هم دیده اگر شد بخدا علت داشت
در پی پوشیه و چادر و معجر شده بود

به کجا ختم شد این شعر چرا اینگونه؟
قافیه ها همگی مادر و دختر شده بود!

یاسر مسافر

پنج شنبه 20 مرداد 1390ساعت : 16:40

مهسا طاهری

فوق العاده بود. ایشالا از یارای امام زمان(عج) بشید.

جمعه 21 مرداد 1390ساعت : 20:54

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران