بین غربت بی قرارم سر به خاک غم گذارم 2
وای؛ خیره بر در مانده ام من
أشهدم را خوانده ام من
وامصیبت وامصیبت
مادر سوزم از زهر جفا مادر حجره ام شد کربلا 2
مادر فاطمه یا فاطمه 3
غصه هایم گشته بی حد زهر کینه آتشم زد 2
وای؛ دست من بر روی پهلو
دیدگانم گشته کم سو
وامصیبت وامصیبت
ناله من ز غمها می کشم مادر بر زمین پا می کشم 2
مادر فاطمه یا فاطمه 3
زیر بار غم خمیدم سمت قبله پا کشیدم 2
وای؛ مثل جدّم بی قرارم
تشنه لب جان می سپارم
وامصیبت وامصیبت
مادر کرده ام در شور و شین یاد خون لبهای حسین 2
مادر فاطمه یا فاطمه 3
شاعر : رضا تاجیک
- شنبه
- 16
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 5:43
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه