بارون بارون خبر آورده نجمه امشب پسر آورده
روزگار امشب وفق مراده خدا حاجتاي قلبمو داده
مي زنن نقاره تو عرش اعلي شب ميلاد اباالجواده
------
کوکب بختم امشب در اومد – پاره ي قلب پيمبر اومد
اومد و اسير ماه دلبريم من – شکر حق شيعه ي اثني عشريم من
***********
حق چشاش و ميزنه بوسه محو روي شمس الشموسه
آسموني ها امشب به دنيا نمي دوني چه نعمتي ميدن
گداهاي شهر و امشب خبر کن بگو که غذاي حضرتي ميدن
------
وسعت سينه ي آقا يه درياس - جاي درد دل مردم دنياس
تو ز هرمسلک ودين و مذهبي هستي - خوب بدون اين آقا رد نکرده هيچ دستي
***********
حج قلبم برا آقامه صحن مشهد بيت الحرامه
از ازل مهرش به سينه افتاد درد دل نکرده حاجتم و داد
برات کربلام و من گرفتم يه سحر کنارپنجره فولاد
------
تسبيح اشکام و رو دست مي گيرم – نذري کردم تا براش بميرم
قدر اين مرام و معرفت رو ميدونم – کربلا به جاش زيارتنامه مي خونم
شاعر : رضا تاجیک
- شنبه
- 16
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 14:7
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه