بيا ابن الرضا بديدار رضا تماشايي بيا تماشا کن مرا
ببين از پا فتادم ـ نباشد کس به يادم ـ کجايي اي جوادم
غريبم من غريب غريبم من غريب
* * * * * * * * * *
ز حال من فقط بود آگه خدا ببين زهر جفا زده آتش مرا
شده غم آشنايم ـ منم که در نوايم ـ علي موسي الرضايم
غريبم من غريب غريبم من غريب
* * * * * * * * * *
دگر در سينه ام نواي آخر است بيا اي ماه من نگاهم بر در است
جواد من کجايي ـ برويم در گشايي ـ امان از اين جدايي
غريبم من غريب غريبم من غريب
* * * * * * * * * *
بيا بر ديدن من دور از وطن جواد من بيا پدر را کن کفن
بيا اي قرص ماهم ـ نگاهم کن نگاهم ـ که غرق اشگ و آهم
غريبم من غريب غريبم من غريب
* * * * * * * * * *
بدامان اجل بود امشب سرم روم دامن کشان به سوي مادرم
رسيده بوي زهرا ـ روم من سوي زهرا ـ ببينم روي زهرا
غريبم من غريب غريبم من غريب
* * * * * * * * * *
شاعر : سید محسن حسینی
- شنبه
- 16
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 14:29
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محسن حسینی
ارسال دیدگاه