بر آستان رضا روي التجا دارم
نظر گشا و ببين التجا کجا دارم
بر اين مقام خدا داده افتخار کنم
که در حريم رضا رتبهي گدا دارم
غبار درگه شمس الشموس عين شفاست
براي چارهي هر درد از اين دوا دارم
ز صاحبان کرم نيست چشم اکرامم
اميد مکرمت از حضرت رضا دارم
مرا چه بيم ضلالت ز کوره راه جهان
که از ولايت او نور رهنما دارم
قسم به تربت پاکش که کعبهي دلهاست
غلام اويم و در خدمتش وفا دارم
ز معصيت نگران و به مهر او خرسند
چه حالتي است که در خوف و در رجا دارم
به مهر آل علي پروريده جان و تنم
عجب که مستم و در قلب کيميا دارم
ز طوس دل نتوانم گرفت و رفت ولي
به سر هواي تماشاي کربلا دارم
ز دل نميرودم ياد نينواي حسين
که روز و شب ز فراقش چو ني نوا دارم
اگر نمردم و رفتم به آستان بوسش
از اين زمانه به آن شاه شکوهها دارم
به رستخيز (مؤيد) چو از لحد خيزم
به دست نامه و بر لب رضا رضا دارم
شاعر : استاد سید رضا موید
- یکشنبه
- 17
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 15:28
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد سید رضا موید
ارسال دیدگاه