• شنبه 3 آذر 03


شعر ولادت امام رضا(ع) -( خوشا! به حال غريبي که آشناي رضاست‏ )

3442
4

خوشا! به حال غريبي که آشناي رضاست‏
سرش هماره به خاک در سراي رضاست‏
 هزار آينه از نور کبريا دارد
دلي که در هوس روي دلگشاي رضاست‏
 ز بعد ياد خدا و رضاي حضرت دوست‏
تمام باور و انديشه‏اش، رضاي رضاست‏
 به گرد خانه طوافي ز جان و دل دارد
کبوتر دل من تا که در هواي رضاست‏
 زلال نام رضا جاري دعاي من است‏
نماز روز و شبانم به اقتداي رضاست‏
 بدان که بي‏مددش، بنده را پناهي نيست‏
پناه بنده‏ي عاشق به التجاي رضاست‏
 نيرزد آن که دل و جان به پايش اندازم‏
نه هر متاع، سزاوار خاک پاي رضاست‏
 اگر نصيب ز دور زمان، مرا شادي‏ست‏
کمال مرحمت و بخشش و عطاي رضاست‏
 براي خاطر سبزش ترانه مي‏خوانم‏
صفاي خاطرم از عطر جانفزاي رضاست‏
 گره به بال من افتاده و دل‏زارم‏
در انتظار نگاه گره‏گشاي رضاست‏
 غريب نيستي اي دل! که «نسترن» مي‏گفت:
خوشا! به حال غريبي که آشناي رضاست‏
 

شاعر : نسترن قدرتی

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران