• دوشنبه 5 آذر 03

 قاسم نعمتی

شعر ولادت امام رضا(ع) -( ما را برای نوکری خود سوا کنید )

5038
2

امشب دوباره بنده خوب خداشدم
چونکه دخیل اسم امام رضاشدم
شیطان مرابه وادی غفلت کشانده بود
نام توراکه بردم ازاین خواب پاشدم
دیدم کنار سفره زهرا نشسته ام
دربین زائران تو وقتی که جاشدم
لطفت گرفت دست مرا ازهمان شبی
که زائر همیشه این کوچه هاشدم
یک بار درحریم شما گریه کردم و
یک عمربادعای شماباصفاشدم
وقتی که آمدم حرم مشهدالرضا
دیدم که زائرحرم کربلاشدم
وقتی برات کرببلا می شود گرفت
پس ازغبارصحن شفا می شودگرفت
صبح حریم توبه سحرطعنه می زند
صحن وسرای تو به گهر طعنه می زند
سنگ حریم تو که کف پای زائراست
هرثانیه به سنگ حجر طعنه می زند
این صحبت ستاره وخورشیدو ابر هاست
ولله گنبدت به قمر طعنه می زند
شیرینی زیارت تو چیز دیگریست
طعم زیارتت به شکر طعنه می زند
نقش ونگارهای ضریح قشنگ تو
برواژهای ناب هنر طعنه می زند
برپایه های عرش وبلندای نه فلک
گلدسته های توست اگر طعنه می زند
یوسف جمالها به رخت غبطه می خورند
بادیدن ضریح تو انگشت می بُرند
لعل لب تو گوهر موسی بن جعفراست
اشک تومثل باده وچشم توساغراست
هرکس که درحیاط شماآب خورده است
می گوید آب صحن شماجام کوثراست
یوسف اگرچه اینهمه زیباودیدنیست
اماجمال فاطمی ات دیدنی تراست
ازدیشبی که دامنتان راگرفته ام
شکرخدامریض من امروز بهتر است
ازعالمان کشور شیعه شنیده ام
باکربلا زیارت مشهدبرابر است
توپاره تنی به نبی مثل فاطمه
این حرف من که نیست حدیث پیمبراست
امشب دوباره دیدم حدیث جواد را:
(بابای من زیارتش از کعبه برتراست)
آقاطواف کعبه اگر هفت مرتبه است
قطعاًطواف کوی شما هشت مرتبه است
آقاخوشا به حال کسی که کنار توست
ایران نه عرش وفرش دراین سایه سار توست
خورشید هم به خاک حرم بوسه می زند
ازصبح تا غروب فقط در جوارتوست
می آیدو به خاک حرم سجده می کند
این هم یکی زمعجزه های غبار توست
از آنزمان که صاحب صحن وحرم شدی
درحسرت نگاه به سنگ مزار توست
توآمدی وصاحب ایران ماشدی
پس هرچه عزت ست فقط اعتبار توست
ایران ما به کل جهان فخر می کند
این سربلندی وشرف وناز کارتوست
عشقت اگر نبود که ایمان نداشتیم
آقای من بدون تو سلطان نداشتیم
مارابرای نوکری خود سواکنید
بایک نگاه قلب مراباصفاکنید
مازخم خورده ایم،به یمن حضورتان
درد دل شکسته مارادواکنید
کی می شود که بامدد صاحب الزمان
درسینه بقیع ضریحی بناکنید
کی می شودکه مثل حریم قشنگتان
گلدسته امام حسن راطلا کنید
امشب بحق چادر خاکی فاطمه
آقاگره زکار من خسته واکنید
درروضه های خاصّتان یاابالحسن
یکبار هم شده منِ بدراصداکنید
ماآمدیم بازصدایت کنیم که
مارادوباره راهی کرببلا کنید
بوی محرم است که ازدور می رسد
فصل زمینه نوحه دم وشور می رسد

شاعر : قاسم نعمتی

  • دوشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:4
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران