کشته از زهر ، کینه شد مولا آه و واویلا
از جفا و از ، کینه ی اعدا آه و واویلا
غربت او زد شــرر بر این دل من
گشته مسموم از جفا چون سرور من
غصه های حضرتش شد قاتل من
واویلا
آه و واویلا
******
کاظمین امشب ، غرق در شور است از عزای تو
محفل اشکت ، وادی طور است از عزای تو
زهـر کـینه با دل خونت چه کرده
بی تو شهر کاظمین تاریک و سرده
قلب نور دیده ات لبـریز درده
واویلا
آه و واویلا
******
من بمیرم از،ناله های تو در دل زندان
مونست هردم ، شد خدای تو در دل زندان
با زبان روزه می خواندی خدا را
ضربه های کینه شد افطارت آقا
سندی بن شاهک و دشنام و مولا
واویلا
آه و واویلا
شاعر : محمد حسن قمی
- یکشنبه
- 24
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 6:55
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمد حسن قمی
ارسال دیدگاه