همه عالم ، شده درهم ، به عزای سبط خاتم
حضرت امام کاظم ، هفتمین صاحب پرچم
دل خسته توی زندون
شد شهید زهر هارون
به یاد روضه ی مادر
پرزده با دلی پرخون
غریب آقـام
******
کف زندون ، به سجوده ، دست و پاش همه کبوده
نمی دونم بنی عباس ، جنس زهرشون چی بوده
ذکر مادر رو لباشه
غم عالم تو نگاشه
توی لحظه های آخر
آقا تو فکر رضاشه
غریب آقـام
******
داد و بیداد ، شده آزاد ، مرد زندونی بغداد
دیگه راحت شده امشب ، از شکنجه های شدّاد
رنگ و روی ماه پریده
وقت رفتنش رسیده
عباشو توی سیاهچال
روی صورتش کشیده
غریب آقـام
شاعر : محمد مهدی روحی
- یکشنبه
- 24
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 7:12
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمد مهدی روحی
ارسال دیدگاه