فرمانروای عالمین موسی بن جعفر
خورشید شهر کاظین موسی بن جعفر
به درد غریبی تو هستی معالج
نوای دل من یا باب الحوائج
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر
******
ما جان به کف در راه عشق تو نهادیم
ما سائلان خاکی باب الرادیم
منم عبد مسکین تو بحر عطایی
به باغ ولایت گل مصطفایی
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر
******
با ناله تو دشت و هامون گریه کرده
زنجیر غم در پای تو خون گریه کرده
پر از درد و رنج و به شور و نوایی
به زندان بغداد تو گشتی فدایی
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر
******
گشتی کفن قربان درد بی طبیبت
دلها بسوزد یاد آن جدّ غریبت
حسین بن حیدر که دور از وطن بود
سرش روی نیزه تنش بی کفن بود
حسین یبن الزهرا
شاعر : حاج امیر عباسی
- یکشنبه
- 24
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 8:13
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه