• شنبه 1 اردیبهشت 03


غزل زیبا از مولوی در ارتباط با عید فطر-(بگذشت شب هجران، معشوق پديد آمد)

12810
2

بگذشت مه روزه ، عيد آمد و عيد آمد
   

بگذشت شب هجران، معشوق پديد آمد

آن صبح چو صادق شد، عذراي تو وامق شد
   

معشوق توعاشق شد، شيخ تو مريد آمد

شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شکر آمد
 

 

  

شد سنگ و گهر آمد، شد قفل و کليد آمد

جان از تن آلوده، هم پاک به پاکي رفت
   

هرچند چو خورشيدي بر پاک و پليد آمد

از لذت جام تو دل مانده به دام تو
   

جان نيز چو واقف شد، او نيز دويد آمد

بس توبه شايسته برسنگ تو بشکسته
   

بس زاهد و بس عابد کو خرقه دريد آمد

باغ از دي نامحرم سه ماه نمي زد دم
   

بر بوي بهار تو، ازغيب رسيد آمد

  • پنج شنبه
  • 3
  • شهریور
  • 1390
  • ساعت
  • 10:55
  • نوشته شده توسط
  • باب الجنه(ایمان غلامی)

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران