• سه شنبه 15 آبان 03


شعر شهادت امام جواد(ع) -( میان حجره چنان ناله از جفا می زد )

1999
2

میان حجره چنان ناله از جفا می زد
که سوز ناله اش آتش به ماسوا می زد
به لب ز کینه ی بیگانه هیچ شکوه نداشت
و لیک داد ، ز  بیداد آشنا می زد
شرار زهر ز یک سو ، لهیب غم یک سوی
به جان و پیکرش آتش ، جدا جدا می زد
گذشت کار ز کار و نداشت کار به کس
در آن میانه فقط آب را صدا می زد
صدای ناله ی وِی هِی ضعیف تر می شد
که پیک مرگ بر او از جنان صلا می زد
برون حجره همه پای کوب و دست افشان
درون حجره یکی بود و دست و پا می زد
ستاده بود و جواد الائمّه جان می داد
ازو بپرس که زخم زبان چرا می زد

 

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:4
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران