نور حق تابید و معنای کرامت هشت شد
عشق می بالید و اوج استعارت هشت شد
هجر موسی آسمان را راهی غم کرده بود
تا که یک دم والی مهر و امامت هشت شد
سال ها بودن به خود بالید وموجش دل ربود
تا که سر انگشت حکمت درامارت هشت شد
در شب بهتان و تاریک دل عباسیان
شد رسالت این خبر یار امانت هشت شد
زیر گام نازکی لرزید اندام زمین
در نمازی که امامش در ولایت هشت شد
مهرورزی زمینی رنگ می بازد ، ببین
اوج احساسی که آهو را ضمانت هشت شد
کوی و برزن درپی یک جام هستی بخش بود
جاودان در جام دل با یک اشارت هشت شد
شاعر : فهیم بخشی
- سه شنبه
- 26
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 5:6
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
فهیم بخشی
ارسال دیدگاه