به سبک (تیتراژ مختارنامه)
غمگين و تنها زار و مضطر
افتاده آقا بينِ بستر
حسنِ دومِ زهرا شده پاره جگر از زهرِ كينه
شبيهِ شاهِ مظلومِ مدينه
بي قراره روزگاره داره از چشم آقا خون مي باره
برا مهدي غم و دلشوره داره
واي واي غريب سامرا يا اباالمهدي
با قلبي محزون اشكِ نم نم
ميسوزد مهدي از اين ماتم
با شرارِ زهرِ كينه حسنِ عسگري حاجت روا شد
همه ي سامرا غرقِ عزا شد
شمعِ عمرش شده خاموش حجهِ بن الحسن گشته سيه پوش
فاطمه بينِ جنّت رفته از هوش
واي واي غريب سامرا يا اباالمهدي
يا اِبنُ الهادي،يابن الزهرا
من را راهي كن تا سامرّا
بده اذنم تا بتونم ببينم بارگاه و مرقدِ تو
بشينم روبروي گنبدِ تو
توي سرداب برا ارباب بزنم روي سينه دم بگيرم
از غمِ اون تنِ بي سر بميرم
واي واي شهيدِ بي كفن سالارِ زينب
شاعر:مصطفي رب دوست مطلق
- سه شنبه
- 26
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 15:9
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مصطفی رب دوست
ارسال دیدگاه