چی داره به روز امام عسکری میاد
دوباره تو عالم یه صدای مادری میاد
ای پسر جوون من
الهی برات بمیرم
خاکی شده موهای تو
سرتو بغل می گیرم
غمزده ی زهر جفایی
نداری تو آه و نوایی
داری میشی کرببلایی
امام حسن غریب مادر
مادر غریبت دوباره سینه زن شده
ذکر دل خستم بازم حسن حسن شده
به یاد اون غریبی که
دلش پر از محن شد
تو کوچه های بی کسی عصای دست من شد
مثل حسن غربت کشیدی
ز آدما خیری ندیدی
به آخر دنیا رسیدی
امام حسن غریب مادر
به پیش نگاهم این قدِ دست و پا مزن
من و نسوزون و مهدیت و هی صدا مزن
دیگه آتیش غربتش
تو سینه ها پا میگیره
پر کشیدی و این پسر
برات و عزا میگیره
اسمش همش روی لبامه
شمشیر اون بین نیامه
همیشه فکر انتقامه
امام حسن غریب مادر
شاعر : رضا تاجیک
- سه شنبه
- 26
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 15:14
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه