سرزد نگارم مه شاعرش شد
آمد بت من دل کافرش شد
کشکول من پر از ساغرش شد
حق گشته انسان دل باورش شد
معبد چشمان او حصن حصین است
رشته مژگان او حبل متین است
بر شجره نامه ی او ملک نوشته
این پسر پاک امیرالمومنین است
بیچارگانش بس بی شمارند
انجم به پایش سر می گذارند
هر آسمانی محتاج نورش
عرش خدا شد محو عبورش
بساط عیش آسمونیا شده جور
زائر گهواره ی او لشگری از حور
به وصف روی او فقط چنین توان گفت
نور علی نور علی نور علی نور
ابن الرضای سوم رسیده
احسنت خدا را چه آفریده
خویش چو مادر رویش پیمبر
فرزند حیدر الله اکبر
حسن خودش دنبال سائلاش می گرده
ذکر مقدسی برای اهل درده
مهدی صاحب الزمان جز به این آقا
هنوز به پیش احدی سر خم نکرده
شاعر : رضا تاجیک
- سه شنبه
- 26
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 15:48
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه