• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت امام جواد(ع) -( آیینه ی تمام قدّ عدل و داد بود )

2492

آیینه ی تمام قدّ عدل و داد بود
حتی به دشمنان خودش هم جواد بود
یک قطره از کرامت او بر دوای خلق
کافی که بود هیچ، که حتی زیاد بود
از کودکی ز ماتم زهرا بسوخته
او داغدار مادر و حیدر نژاد بود
گر او به خیمه گاه امامت نمی رسید
این خیمه ی رفیع خدا بی عماد بود
امید و آرزوی دل خسته ی رضاست
او معدن رسالت و رکن بلاد بود
از کودکی به ظلم و اسارت دچار شد
در محبس حسادت ظلم و عناد بود
امشب همه گدای جواد الائمه ایم
در ماتم و عزای جواد الائمه ایم
از کودکی غریبی و هجرت ندید؟ دید
زخم زبان و طعنه و تهمت ندید؟ دید
او داغدار صورت نیلی نبود؟ بود
داغ غم الهه ی عصمت ندید؟ دید
دل خون ز هجر روی پدر او نگشت؟ گشت
دور از رضا، شراره ی محنت ندید؟ دید
دشمن دمی رها ز عذابش گذاشت؟ نه
از همسرش جفا و خیانت ندید؟ دید
هر شب فغان ز بی کسی خود نکرد؟ کرد
یک عمر درد و ماتم و غربت ندید؟ دید
او آرزوی مرگ و رهایی نداشت؟ داشت
هر شب به خواب، خواب شهادت ندید؟ دید
او در جوانیش ز محن پیر گشته بود
از سوز زهر خصم زمین گیر گشته بود  
از کنج حجره ناله ی جان کاه می رسد
گویی صدای یوسفی از چاه می رسد
این ناله ی حبیبِ دل خسته ی رضاست
کز سوی آن تجلی الله می رسد
این سوز قلب شاه جوان مرگ هل اتاست
کآتش به عرش و فرش از این آه می رسد
خون می چکد ز لعل لبانش اگر چه لیک
شاد است چون که دلبرش از راه می رسد
شمس الشموس ناله زند در عزای او
خورشید بهر بردن این ماه می رسد
در روز حشر با همه ی جود و رحمتش
بر داد حال امت گمراه می رسد
دعبل اگر امام نهم اعتنا کند
امضای حاجت تو امام رضا کند
------------------------------------------------

شاعر : مجید خضرائی

  • چهارشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 8:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران