• چهارشنبه 5 دی 03

 محمد سهرابی

شعر شهادت امام جواد(ع) -( یك نفر از اهل ‏بیت فاطمه )

3680
2

یك نفر از اهل ‏بیت فاطمه
یك نفر زین چارده تن قائمه
در امامان هدى رعناترین
در نگاه شاعران زهراترین
شعله موروثى شده در دامنش
عشق مى‏سوزد ز گرماى تنش
مى‏خورد بر هم لب و دندان او
بس كه مى‏سوزد تن طوفانى‏اش
بستر خورشید شد پیشانى‏اش
گرگ ها خون خدا را خورده‏اند
جاى پیراهن، تنش را برده‏اند
مه میان حجره زندانى شده
شه گرفتار پریشانى شده
ضعف را با ناتوانى مى‏كشد
بار پیرى در جوانى مى‏كشد
خلسه‏اى دارد كه از عرفان پر است
در سماعش پیچش یك چادر است
اى غرور ناله هَل مِن مُعین
اى بلور، این سنگباران را ببین
پشت این در سایه‏ها كف مى‏زنند
در غم ابن الرضا كف مى‏زنند
پس سیادت را حسادت كرده‏اند
كینه توزى با سعادت كرده‏اند
تو شهید دستِ بازِ خود شدى
عطر عید جا نمازِ خود شدى
آب گر چه رهن ایوان شماست
تشنگى شش دانگش از آن شماست
حیف از آن رنگ كبودین لبت
حیف از آن گل هاى یا رب یا ربت
حیف از آن چشم سیاه بسته‏ات
حیف از آن لب هاى خشك و خسته‏ات
آفتاب من لب بام آمده
صاحب منصب، چه بى نام آمده
گر چه بى نام آمدى بر روى بام
از كبوترها ببینى احترام
پیكرت اقلیم باغ دردهاست
عطر جسمت رهبر شبگردهاست
باغ ما از بام افتاده به خاك
اى بهارِ عاطفه روحى فداك
استخوانت گر شكست از این فرود
بر تو و جدّ غریبِ تو درود
گفت «اُسقونى» ولى سنگش زدند
گفت هر چه یا على سنگش زدند
بر تنش دعوا، كه تاراجش كنند
بر سرش غوغا به معراجش كنند
عاقبت از هیبت چشمان او
از قفا قاتل گرفته جان او
----------------------------------------

شاعر : محمد سهرابی

  • چهارشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 8:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران