(به سبک ندیده شهر کوفه)
بخند ای غنچه من
كه آمد بـــاغبانت
پدر آمد كه آبــــی
رساند بر دهانت
گمــــانم لحظهای دیگر شود حل مشكل تو
بنوش آب ای عزیزم هر چه میخواهد دل تو
علی اصغرم
******
برو هــمـــــراه بابا
خدا پشت و پناهت
كه بهـــــر دادن آب
برد از خیمه گاهت
تحمل كن كمی دیگر شوی سیراب علیجان
نمیگردی دگر از تشنگی بی تاب علیجان
علی اصغرم
******
نمی دانم عزیــزم
چرا دلشوره دارم
نباشی عـازم جنگ
ولی من بیقرارم
منم دلواپست ای غنچــهام پرپر نگردی
زبانم لال علی جــــانم مبادا بر نگردی
علی اصغرم
شاعر : حیدر توکل
- چهارشنبه
- 27
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 15:26
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حیدر توکلی
ارسال دیدگاه