زدی به قلب عالَم از غمت شرر
ببین شده مادر از غصّه خونجگر
میان مقتل شمر از حبّ سیم و زر
جدا نموده از جسمت ز کینه سر
غریب مادر نور عین من وای وای وای وای
شهید لب تشنه حسینِ من وای وای وای وای
******
غمت نموده اندوهِ مرا فزون
تویی تو نور حاء و سین و یاء و نون
میانِ گودال افتادی به موجِ خون
تنت به روی خاک کربلا وای وای وای وای
سرت شده خورشید نیزه ها وای وای وای وای
******
رَوی به نیزه سوی کوفه سوی شام
کند سلامت سنگ دشمنان زِ بام
کسی نمی نماید بر تو احترام
به شام و کوفه زینب هست و ازدحام
نگاه ناپاک حرامیان وای وای وای وای
یهود و سنگ و ظلمِ شامیان وای وای وای وای
شاعر : حاج امیر عباسی
- پنج شنبه
- 28
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 14:55
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه