آی زائرای عاشق ، آی عاشقای بی تاب
بیاید بریم زیارت ، کرببلای ارباب
حسین اباعبدالله...
******
دست خدای منّان ، رو قلب ما نوشته قسم به نام عباس ، کرببلا بهشته
تو دستم و گرفتی،من اینو خوب می دونم تا عمر دارم به عشقِ ، کرببلات می خونم
درد غریبیِ تو ، عقده ای در گلویم گریه ی بر غم تو ، عزت و آبرویم
آتیش زده به جونم ، سوز مصیبت تو گریه کنم برای ، روضه ی غربت تو
به یاد لحظه ای که ، تا خواستی از عدو آب به روی دستای تو ، علی اصغر شد سیراب
به یاد لحظه ای که ، میونِ جمع اعدا ز ضرب تیر و شمشیر ، اکبر شد اِرباً اِرباً
به یاد لحظه ای که ، علقمه شد پر از یاس به پیش چشم زهرا جدا شد دست عباس
به یاد لحظه ای که ، شد پیکر تو بی سر یه خانمی تو گودال می گفت غریب مادر
شاعر : حاج امیر عباسی
- شنبه
- 30
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 14:2
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه