میون کوچه غوغا شده ، وای وای
آتیـش فتنه برپـا شـده ، وای وای
درِ جنّت میسوزه خدا ، وای وای
پشت در مونده خیرالنّسا، وای وای
میون این همه مردم ، یه با غیرت خدایا نیست
چرا سیلی چرا سیلی؟ آخه این اجر زهرا نیست
******
چشم نیلیش شده غرق خون ، مادر مادر
تو کوچه می رسه نیمه جون ، مادر مادر
پر و بالـش شکـسته ولی ، مادر مادر
تا نفـس داره می گـه علـی ، مادر مادر
با بازوی شکسته ش شد ، تو کوچه یاور مولا
نذاشت کم شه توی مسجد ، یه مو هم از سر مولا
********************************
شب و روز شهادت
تاب موندن ندارم دیگه ، وای وای
دل سوزوندن ندارم دیگه ، وای وای
اِبکِنی یا علی بعد من ، های های
گریه کن با حسین و حسن ، های های
دیگه من رفتنی هستم ، حلالم کن شـب آخر
نشد کاری کنم مولا ، شدی خونه نشین حیدر
******
اشک چشمام نشد مرهمت ، مولا مولا
به خدا جون میدم از غمت ، مولا مولا
دیگه زهرا به چی دلخوشه ، مولا مولا
غربـت تو منـو میکـشه ، مولا مولا
می رم اما یه کاری کـن، نشـه خونیـن جگر زینب
حسینم رو آقا دریاب ، که لب تشنه میشه هر شب
*********************************
شام غریبان
قاتلم زخم پهلوت شده ، وای وای
کفن و غسل و تابوت شده ، وای وای
چه کنم این شب آخرو ، وای وای
داغ تو می کشه حیدرو ، وای وای
با این صـبر و وفـاداری ، چه کـردی با دلـم بانو
سه ماه رفت و نفهمیدم ، که پشت در چی شد بازو
******
دل زینب می گیره نرو ، زهرا زهرا
بی تو حیدر می میره نرو ، زهرا زهرا
غریبونه تو رو می برم ، زهرا زهرا
من شبونه تو رو می برم ، زهرا زهرا
نداره مرهمی والله ، غم و اندوه و داغ تو
علی رو از نفس انداخت ، فراق تو فراق تو
شاعر : یوسف رحیمی
- شنبه
- 30
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 16:22
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
یوسف رحیمی
ارسال دیدگاه