یک اربعین غریبی و مصیبت و رنج و بلا
یک اربعین نامردی و جنایتِ یزیدیا
آه زینب چی دیده چه ها کشیده
برگشته با یک قَدِّ خمیده
ناله می زد داداش دلم نوحه برات سروده
ببین مِثهِ مادرمون همه تنم کبوده
آه... غریب مادر...
******
با خطبه ام تو کوفه و تو شهر شام پر بلا
شد مجلسای عیش و نوش شبیه مجلس عزا
آه خطبه می خوندم برای اَغیار
شد زنده یاد حید کراّر
من از برای حفظ ِ دین در بین نانجیبان
سرِ تو روی نیزه ها مشغول ذکر و قرآن
آه... غریب مادر...
******
از ناقه های بی جهاز و سلسله برات بگم
یا از سنان و خولی و از حرمله برات بگم
آه با ما همیشه خوب شد نبودی
بدتر از اینها ظلم یهودی
یهودیای شام به ما چه ناسزاها گفتن
انتقام خیبر و از دُردونه هات گرفتن
آه... غریب مادر...
شاعر : حاج امیر عباسی
- یکشنبه
- 7
- مهر
- 1392
- ساعت
- 15:37
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه