(به سبک تا غم تو سینه می شینه)
دو بچه شیر غیرتی گریه کنای هیئتی
تمومه عشق شون حسینه
یه عمره مشق شون حسینه
تویی غریب بن غریب روی لبت أمن یجیب
داداش نگو یاری نداری
مگه که خواهری نداری
******
زینب تو بی قراره برات دو هدیه میاره
اگه کمه به روم نیاری
مبادا حرف نـَه بیاری
این دو تا نذر سر تو نذر علی اکبر تو
داداش حسین سرت سلامت
نگی که دیدار به قیامت
******
کبوترامو پر میدم به راه تو پسر میدم
حالا برید دو نور عینم
دل نگرون برا حسینم
اگر که اذنتون نداد روی خوشی نشون نداد
قسم بدید به اسم مادر
به ماجرای کوچه و در
شاعر : حسین ایزدی
- دوشنبه
- 8
- مهر
- 1392
- ساعت
- 6:28
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسین ایزدی
ارسال دیدگاه