کفترا پر میزنن به سمت مشهد الرضا(ع)
توی مشهد الرضا همه می شن غرق صفا
روی گنبد طلا صفا داره پر کشیدن
از همه صحنا گذشتن، همه جا سر کشیدن
همه جا طلایی رنگه، همه جا بوی خداست
همه جا خیلی قشنگه، عطر مولا تو فضاست
خلاصه صحن گوهرشاد، صفای دیگه ای داره
عاشق، عاشق باشه دل رو تو گوهر شاد، جا می زاره
توی فکر کفترا نیست، شاید قبری خاکی باشه
توی اون قبرای خاکی ، یه زن افلاکی باشه
توی فکرشون اینه که، تموم دنیا همینه
چه می دونن قبر مادر، مخفیه توی مدینه
چه می دونن که تو خاک، مدینه هر کی زده پر
خاکی می مونه شبیه، چادر خاکی مادر
چه می دونن که نمیشه، گریه کرد برای مادر
نمیشه پشت دیواراش، بریزی اشک برا حیدر
نمی زارن خون بگریی، برای زخمای سینه
بدونید حرفای من هست، رسم هر روز مدینه
اما می خوام دلاتونو، ببرم به شهر احساس
آخه از اون دورا میاد، عطر و بوی یه گل یاس
چشای سر رو ببندید، چش دل خودش می شه باز
ما بریم خونه ی زهرا، بدونید غم شده آغاز
در بزن قبل ورودت، این در خونه زهراست
آخه اون دخت رسوله، آخه اون یاور مولاست
مواظب باشید که مردم، هیزم و آتیش نیارن
توی سینه ی پر از درد، میخ در رو جا نزارن
مواظب باشید که مردم، غلاف و شمشیر نیارن
روی صورت پر از غم، رنگ نیلی جا نزارن
مواظب باشید که آتیش، غر نگیره روی معجر
خاکی تر نشه یه موقع، چادر خاکی مادر
سریع تر مسمار در رو، در بیارین از روی در
آخه اون بره تو سینه، مادر ما میشه پرپر
مواظب باشید هراسون، نشه چشمای حسینش
غم دنیا حالا مونده، توی بین الحرمینش
مواظب باشید که دست، حیدرو یه وقت نبندن
مواظب باشید به اشک، زینب و زهرا نخندن
اگه دیدید که مدینه، پر شده ز ظلم و کینه
تقصیر مادر ما نیست، رسم مردمش همینه
صبر کنید یه کم، می بینید، توی دستی تازیونه
سپر بلاست مادر، عاشقونه عاشقونه
- پنج شنبه
- 24
- شهریور
- 1390
- ساعت
- 2:58
- نوشته شده توسط
- جعفر ابوالفتحی
- شاعر:
-
جعفر ابوالفتحی
ارسال دیدگاه