رفتی و با رفتنت می بری صبر منو
باباجون با غربتت می کَنی قبر منو
مثه مادر ، غسل تو شد شبونه ، دفن تو مخفیونه ، بی تو تاریکه خونه
دیگه بابا ، بعد تو بی قراریم ، مثل ابربهاریم ، دائم بارون می باریم
وای ، بابای مظلوم علی
******
روضه خون داغ تو هم حسین هم حسنه
پاشو عباس و ببین داره سینه می زنه
جون زینب ، بابا چشمات و وا کن ، ما رو از غم رها کن ، حال ما رو نگا کن
بی تو دیگه ، گریونه ماه کوفه ، لبزیز آه کوفه ، بی تابه چاه کوفه
وای ، بابای مظلوم علی
******
گفتی چند وقت دیگه غریبونه پیر می شم
تو همین کوفه یه روز بی حسین اسیر می شم
برا من از ، داغ هلهله گفتی ، زخم سلسله گفتی ، تیر حرمله گفتی
یادمه که ، گفتی از حال غمبار ، از غصه های بسیار ، از دستای علمدار
وای ، بابای مظلوم علی
شاعر : اسماعیل شبرنگ
- دوشنبه
- 8
- مهر
- 1392
- ساعت
- 14:7
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
اسماعیل شبرنگ
ارسال دیدگاه