علی جانم علی جانم علی جان
شده اشک عزا جاری ز چشمان ، علی جانم علی جانم علی جان
علی امشب به وصل حق رسیده ، رَوَد نزد نگار قد خمیده
شمیمی از گل پرپر نیاید ، صدای یا رب ِ حیدر نیاید
غمش باشد به عالم بی قرینه ، دوباره زنده شد یاد مدینه
یا زهرا کرده گل روی لب او ، زند ناله ازین غم زینب او
ز حقّ خود همیشه بوده محروم ، زند ناله برایش امّ کلثوم
پدر جانم شدم دلخسته ی تو ، به قربان سر بشکسته ی تو
شدم از ماتم تو دیده گریان ، به قربان غریبی ات پدر جان
الا ای لاله ی از کینه پرپر ، سلام ما رسان امشب به مادر
ز رحمت حاجت ما را روا کن ، بگو مادر برای ما دعا کن
در این کوفه رسد روزی که بابا ، شویم وارد میان خیل اعدا
رسد روزی که دلخون وپریشان ، حسین بر نیزه گوید ذکر قرآن
رَوَند از ظلم و جور دشمنانت ، سر بازار کوفه دخترانت
رسد روزی که دست ما ببندند ، در این کوفه به اشک ما بخندند
شاعر : حاج امیر عباسی
- سه شنبه
- 9
- مهر
- 1392
- ساعت
- 8:0
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه