(به سبک تو ماه ماتم)
دل پُر شرر شد ، عُمرَم بِسَر شد
من حَسَنَم عزیزِ زهرا تنهاترین سردارِ دنیا
آشفته حالَم ، شِکسته بالَم
خیمه زده خون در چشمانِ ترم سنگین شده از بارِ غصه سَرم
من مادری هستم ولی به خدا رازِ کوچه را با خودم بِبَرم
آه و واویلا
******
زینب ای یارم ، بیا کنارم
عاقبت هنگامِ سفر شد از خونِ دل چشمانم تَر شد
رو سویِ مادر ، دارم ای خواهر
از پا تا سر در آتشم بخدا تأثیرِ خود را کرده زهرِ جفا
گمان ندارم زینبم بگیرم بارِ دیگه با دعایِ تو شِفا
آه و واویلا
شاعر : رحیم ابراهیمی
- سه شنبه
- 9
- مهر
- 1392
- ساعت
- 13:15
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رحیم ابراهیمی
ارسال دیدگاه