قد أفلح المؤمنون ، زمین و آسمون
غرق شادی و شور و شعف شده باز
قد أفلح المؤمنون ، دل پیر و جوون
از مـكه هـوایی نجـف شـده باز
میلاد شیر دلیر خداس ، آقایی كه دستش خیبر گشاس
خورشیدِ نجـابت و ادبه ، مولایـی كه فـارسُ العَـربه
پرچم حق سرفرازه ، تا اسداللهِ علی
فاتـح بدر و احده ، تنـها یداللهِ علی
******
ولایـت مطلـقه ، فاتح خنـدقه
همـتایی نـداره از ازل تا ابد
مبهوت نگاهشه ، غبار راهـشه
هزار تا شبـیه عَمر بنِ اَبدَوَد
چشماش كه چشمه ی نور خداس ، اعجازه طرحی ز خوف و رجاس
برده دل شـوق شریـف نگـاش ، اما نیست كسـی حریف نگاش
صاحب روز قیامت ، كی غیر مولا علیه
وقتی كه ذكر خدا هم ، لا فتی الا علیه
شاعر : یوسف رحیمی
- پنج شنبه
- 11
- مهر
- 1392
- ساعت
- 4:53
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
یوسف رحیمی
ارسال دیدگاه