• یکشنبه 4 آذر 03


شعر استقبال از محرم -( خدا نوشت : محرم سیاه بر تن کرد )

1301

  خدا نوشت : محرم سیاه بر تن کرد
دوباره حضرت خاتم سیاه بر تن کرد
زمین حسینیه شد، روضه خوان آن خورشید
و هر چه بود در عالم سیاه بر تن کرد
شکست بغض خدا با نماز ظهر تو
و کعبه – بیت خدا- هم سیاه بر تن کرد
قلم به شوق تو برخاست شاعری بکند
نوشت مصرعی از غم سیاه بر تن کرد
حسین وغم؟! چه غمی؟ عشق غم ندارد که
کجاست کرببلا؟! دل حرم ندارد که
چه غصه ای؟ که پر از شوق و شور و زیبایی است
محرم اول دلدادگی و شیدایی است
تو ترجمان غدیری که حیدر آورده
تو آب چشمه ی عشقی که کوثر آورده
مرا ببین که سیاه است سینه ام ز گناه
مرا ببخش به این اشک و این لباس سیاه
هنوز خیمه و هیئت به پا کند چشمت
تو محشری و قیامت به پا کند چشمت
و عشق...آه...چه آورده بر سر زینب؟
فدای خطبه ی از جنس حیدر زینب
دوباره عشق سر از شعر من در آورده
و بیت های مرا سوی دیگر آورده
فدای غربت آن شاه بی سپاهی که
دلاوری به بزرگی اصغر آورده
برای جذب نگاه تمامی تاریخ
جمال خوش قد و بالای اکبر آورده
چه باک از این همه لکشر که در مقابل اوست؟
حسین لشکری از جنس دیگر آورده
حسین لشکری از جنس یاس از عباس
به هیبت و به شکوه برادر آورده
برای خواندن قرآن به روی نیزه ببین
که سرسپرده ی عشق خدا سر آورده
حسین سوره ی حمد است، کوثرعشق است
حسین اول عشق است، آخر عشق است

 

  • پنج شنبه
  • 11
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران