• دوشنبه 3 دی 03


شعر استقبال از محرم -( ماه محرّم آمد و ماهم نیامد )

648

ماه محرّم آمد و ماهم نیامد
آن یوسف گمگشته در چاهم نیامد
گفتم که شاید لحظه ای رویش ببینم
عمرم گذشت و آنکه می خواهم نیامد
شب تا سحر در انتظار فجر عشقم
افسوس که نور سحرگاهم نیامد
از بس که بودم در پی عصیان و غفلت
حق دارد او از اینکه همراهم نیامد
تنها صراط او صراط مستقیم است
گم کرده راهم،مرشد راهم نیامد
بهر ظهورش بذل جان را نذر کردم
دارد زبانه می کشد آهم،نیامد
"آقا بیا"هایم دگر سودی ندارد!
من از دل رنجورش آگاهم نیامد
داغ عظیمی را به دوش خود کشیده
حق دارد او بین گذرگاهم نیامد
او دیده در کنج خرابه دختری را
که ناله می زد یار دلخواهم نیامد

  • شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران