• دوشنبه 3 دی 03

 قاسم صرافان

غزل و مدح میلاد امام هادی(ع) -( رود از راز و نیاز تو حکایت می‌کرد )

3357
0

رود از راز و نیاز تو حکایت می‌کرد
نور را عمق نگاه تو هدایت می‌کرد
ماه اگر ـ ذکر به لب ـ گِرد زمین می‌چرخید
صورت ماهِ تو را داشت زیارت می‌کرد
دهمین بار هوالحق متجلی شده بود
چارمین بار علی بود امامت می‌کرد
درد را نسخه‌ی خال تو شفا می‌بخشید
عاشقان را دل نرم تو شفاعت می‌کرد
«و بِکُم عَـلَّمَنا الله»  تو می‌خواندی و...آه!
آه از این شهر که بی قبله عبادت می‌کرد
جامعه قافیه‌ات را که به خود باخته بود
«طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد»
متوکل به تماشای شرابت آورد
به دل مست تو از بس که حسادت می‌کرد
و نفهمید که مستی اثری بود که داشت
با طلوع تو به هر ذره سرایت می‌کرد
«از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر»
وقتی از پنجره‌ی شعر صدایت می‌کرد
کوه هر صبح به صبر تو سلامی می‌داد
ماه هر شب به رخت عرض ارادت می‌کرد
ری پُر از عطر سخن‌های تو می‌شد وقتی
حضرت عبدالعظیم از تو روایت می‌کرد
شاه بخشنده! نرو، بی تو گدایان چه کنند؟
سامرا داشت به دستان تو عادت می‌کرد

شاعر : قاسم صرافان

  • شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران