لباتو به هم نزن که از خجالت آب شدم
من خجالت زده ی مادر تو رباب شدم
قطره ای آب برا تو خواستم و زود جواب شدم
تو گلوت تیر میخوره من بدنم تیر میکشه
دست و پا میزنی و همه تنم تیر میکشه
تیر کشیدم از گلوت و دهنم تیر میکشه
از روی دستم پر گرفتی کبوتر توی خیمه چشم براهت مونده مادر
میخونه زیر لب آروم قلب مضطر
وای 3 علی
*******
میارم زیر عبا تن تو رو آروم آروم
ترسم اینه سر راه سرت بیفته پیش روم
کاشکی قبل مردنت بابای تو میکرد تموم
موقع دفن تو میشه و دیگه جون ندارم
تا که آروم بشه یک کم این دل بی قرارم
به روی حنجر پارت صورتم رو می ذارم
می سپارمت به خاک و به دست زهرا دعا کن بابا قبر تو نشه پیدا
سر تو نشه میوه ی سر نیزه ها
وای 3 علی
شاعر : محسن حنیفی
- شنبه
- 13
- مهر
- 1392
- ساعت
- 16:11
- نوشته شده توسط
- جواد
- شاعر:
-
محسن حنیفی
فرید
سلام
چهارشنبه 23 تیر 1400ساعت : 06:17ممنون
فایل سبک خرابه متاسفانه