سائل نبوده ام ولیکن شدم حسین
دیدم که سالهاست ز خود بی خودم حسین
پرسه زدم بین همه روضه های تو
تا که شود شامل حالم عطای تو
یک دم بدون عشق تو آقا نمیشود
این زندگی بدون تو معنا نمیشود
بد نوکری برای تو بودم مرا ببخش
لطفی نما برای رضای خدا ببخش
ای پادشاه لطف و کرم، مرد آسمان
دیگر بس است رو زدن من به این و آن
هر دفعه بعد مجلس روضه به مادرم
گفتم چنین به او که ای تاج بر سرم
نذرت قبول مادر من ،نوکرش شدم
سینه زن وگریه کن اکبرش شدم
شاعر : جواد قدوسی
- پنج شنبه
- 18
- مهر
- 1392
- ساعت
- 5:34
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
جواد قدوسی
ارسال دیدگاه