با نام حسین بهانه ای پیدا شد
انگار که راه عرش بر ما وا شد
در دل هوس روضه گودال نشست
بانی عزا هم حضرت زهرا شد
ظهر است و حسین فاطمه در مقتل
آری به خدا که ظهر عاشورا شد
هر کس به بهانه ای هجوم آورد و
دور بدنش پر از حرامی ها شد
شمشیر و تجمع هزاران نیزه
در پیکر او چگونه با هم جا شد
بعدش هم عدو چه بی حیایی میکرد
آنقدر که سر پیرهنش دعوا شد
دشمن همه نشانه اش را برد و
زینب به سر پیکر او تنها شد
شاعر : جواد قدوسی
- پنج شنبه
- 18
- مهر
- 1392
- ساعت
- 5:35
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
جواد قدوسی
ارسال دیدگاه