شعاع آه مرا ضرب در عذاب كنيد
محيط درد گلوي مرا حساب كنيد
از التهاب لب من گدازه ميريزد
براي كشتن آتش فشان شتاب كنيد
حسين آمده تا آبروي آب شود
بجاي هلهله فكري به حال آب كنيد
ميان جمع شما يك نفر مسلمان نيست ؟
كجاست غيرتتان ، هاي ، انقلاب كنيد
به پيرمرد جوان مرده كه نميخندند
حيا كنيد ، از اين ظلم اجتناب كنيد
مرا كه بالش دست رقيه ميخواباند
نميشود كه به تير سه شعبه خواب كنيد
به سعي هاجر و سوز گلوي اسماعيل
سراب حلق مرا زمزم رباب كنيد
نزاع غنچه و فولاد آخرش پيداست
سه شعبه را كه نشد ، نيزه را مجاب كنيد
شاعر : مصطفی متولی
- پنج شنبه
- 18
- مهر
- 1392
- ساعت
- 6:10
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مصطفی متولی
ارسال دیدگاه