• جمعه 2 آذر 03

 محمد فردوسی

شعر مناجات امام زمان(عج) -( حرف هجران شده بسیار به هم ریخته ام )

1918

حرف هجران شده بسیار به هم ریخته ام
باز از دوری دلدار به هم ریخته ام
کاش ای کاش فقط نیمه نگاهی می کرد
به منِ عاشق بیمار ... به هم ریخته ام
به گمانم پسر فاطمه با من قهر است
نشدم لایق دیدار به هم ریخته ام
کار دستم دهد این بار گناهانی که
روی هم گشته تلمبار به هم ریخته ام
با همه بار گناهی که به گردن دارم
مثل حُر آمدم این بار ... «به هم ریخته ام»
دگر از دست خودم خسته شدم از بس که
شده ام مایه ی آزار به هم ریخته ام
من گنه می کنم و دائماً او می بخشد
من که از این همه تکرار به هم ریخته ام
«مرد صابونی» ام و میل به دنیا دارم
اصلاً انگار نه انگار به هم ریخته ام
فتنه معلوم کند که چه کسی پاکار است
نیستم عاشق پاکار به هم ریخته ام
من آلوده فقط لاف زدن را بلدم
این چنین می کنم اظهار: به هم ریخته ام
یک نفر یار ندارد! چه قدَر مظلوم است
از چنین وضع اسفبار به هم ریخته ام
با تمام بدی ام باز رهایم ننمود
خیلی از مرحمت یار به هم ریخته ام

 

شاعر : محمد فردوسی

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 7:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران