• دوشنبه 3 دی 03

 یوسف رحیمی

شعر یاران کربلا -( تا خیمه‌ی تقرّب تو پر کشیده ایم )

4022
1

تا خیمه‌ی تقرّب تو پر کشیده ایم
تو نور محض و ما ز تبار سپیده ایم
آقا اگر «مَصارِعُ عُشّاق» کربلاست
در عاشقی به منزل آخر رسیده ایم
با عطر سیب پیرهنت مست می شویم
شیدائی قبیله‌ی عشق و عقیده ایم
دل بر شکوه جنت الاعلی نبسته ایم
وقتی بهشت را به نگاه تو دیده ایم
در بذل جان به راه تو مشتاق تر ز هم
عشق تو را به قیمت جان ها خریده ایم
لب تشنه ایم و در صف پیکار می‌رویم
وقتی که چشمه چشمه حقیقت چشیده ایم
کی دست می‌کشیم از این طوف عاشقی؟
با آن که صد جراحت شمشیر دیده ایم
جان می‌دهیم و یک سر مویت نمی‌دهیم
در کربلا حماسه‌ی عشق آفریده ایم
هفتاد و دو صحیفه‌ی با خون نوشته ایم
هفتاد و دو کتیبه‌ی در خون تپیده ایم
در جسم ما هنوز تب جان فشانی است
«هَل مِن مُعِین» بی کسی ات را شنیده ایم
خورشید نیزه ها شدی و در هوای تو
بر روی نیزه مثل ستاره دمیده ایم

شاعر : یوسف رحیمی

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران