این جمعه هم گذشت و خبر از شما نشد
من منتظر نشستم و دردم دوا نشد
کردم دعاکه یوسف زهرا ببینمت
آقا چه شد که حاجت قلبم روا نشد
هر شب به یاد خیمه سبزت نشسته ایم
در خواب هم،خیال تو از دل جدا نشد
ما اهل روضه ایم و یقین شد برای ما
بی لطف و بی دعای تو روضه به پا نشد
دارالشفای ما همه این ذکر روضه هاست
چیزی به غیر روضه که دارالشفا نشد
سالی دگر رسید و زدم ناله از درون
از چه دوباره قسمت من کربلا نشد
شاعر : عباس شاکری
- چهارشنبه
- 24
- مهر
- 1392
- ساعت
- 8:45
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
عباس شاکری
سیروس سنجری فرد