باز ، امشب دل مقیم سامراست
مرغ روحم در حریم سامراست
شدگدایی کارم از درماندگی
دست من سوی کریم سامراست
می رسد بویی خدایی بر مشام
آری ای دل این شمیم سامراست
حضرت هادی عطایش بی قرین
لطف او خیرُ العظیم سامراست
کی ز پیشش می رود کس نا امید
در گهش بابُ الرّحیم سامراست
علم و ایمان را بیا از او بگیر
نوکر او خود حکیم سامراست
دیگر از جنت مگوئیدم سخن
عطر جنت از نسیم سامراست
باز برگو منتظر این نیمه شب
دست من سوی کریم سامراست
- شنبه
- 27
- مهر
- 1392
- ساعت
- 17:17
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه