مشک آب رو دوشت بزار یه کم آب بیار
دیگه طاقت نداره کودک شیرُخوار
ای امیر حرم
ای خدای کرم
ای اباالفضل من (2)
.................................
مشک آبت چرا برادرم دریده
رنگ رخسار تو بگو چرا پریده
ای امیر عَلم
دستای تو قلم
ای اباالفضل من (2)
.................................
تا که گفتب اخا ادرک اخا یا اخا
کنار جسم تو افتاده ام من از پا
آب نمی خواد حرم
چشم به راه دخترم
ای اباالفضل من (2)
شاعر : روح اله گائینی
- شنبه
- 27
- مهر
- 1392
- ساعت
- 18:50
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
روح اله گائینی
ارسال دیدگاه