دلم شکست، دوباره هوای دلبر کرد
حضور دلبر خود را دوباره باور کرد
دلم به رسم ادب رو به سوی حیدر کرد
فضای ذهن مرا یاد او معطر کرد
به نام نامی مولا دوباره مست شدم
برای گفتن ازو من قلم به دست شدم
قلم به دست گرفتم ز عشق بنویسم
شکسته بسته و با رمز عشق بنویسم
امان دهید که من هم ز عشق بنویسم
کنون نه، بلکه دمادم ز عشق بنویسم
خدا نموده مرا خلق تا علی گویم
که یا علی بنویسم و یا علی گویم
به روی سینۀ من حک شده است نام علی
وجود داشت ز روز الست نام علی
به جز خدا سبب هر چه هست نام علی
غرور قافیه ها را شکست نام علی
برای وصف علی شعر و واژه لازم نیست
"علی، علی است" تمام سروده ها ضمنی است
علی که خلق نشد جز نبی از او بهتر
و گفت فاطمه بنت اسد به او حیدر
خدای عزوجل هم اگر کنی باور
صراحتاً به علی گفت نفس پیغمبر
علی، یلی که همیشه میان معرکه بود
میان معرکه نه، آسمان معرکه بود
فقط علی است خلیفه برای پیغمبر
فقط خلیفه نه، صاحب لوای پیغمبر
نگاه کن به حدیث کسای پیغمبر
علی کجاست کسی ماسوای پیغمر
درون خانۀ او جا نداشت غیر علی
چرا که فاطمه همتا نداشت غیر علی
برای وصف شما ای امام پاکی ها
چگونه از تو بگویم، نگویم از زهرا
برای عرض ارادت به حضرت مولا
مدام زمزمه کردیم نام زهرا را
به نام نامی مادر به آخر آمد شعر
بدون فاطمه چنگی به دل نمی زد شعر...
شاعر : علیرضا بیاتانی
- دوشنبه
- 29
- مهر
- 1392
- ساعت
- 6:17
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علیرضا بیاتانی
ارسال دیدگاه