بیا خواهر به پای دین در این صحرا سر اندازیم
که کشتی ولایت را به ساحل لنگر اندازیم
بیا قامت علم سازیم و در میدان جانبازان
بنای ظلم هر ظالم ز بیخ و بن بر اندازیم
بیا من با فداکاری تو با صبر و شکیبائی
شرر بر خرمن عمر یزید ابتر اندازیم
بیا با هم بخوانیم سوره انا فتحنا را
که خونین نهضت خود را به شهر باور اندازیم
بیا با گفتن الله اکبر خویش را با هم
بروی نعش صد چاک علی اکبر اندازیم
بیا تا بر تن قاسم کفن از برگ گل پوشیم
که او را در عسل شیرین تر اندازیم
بیا بر کودکان شعر عطش را خوش بیاموزیم
که بند مشک را بر شانه آب آور اندازیم
بیا تا لحظه ای از گل ز تیر حرمله اینجا
به گردن بهر لبخند علی اصغر اندازیم
بیا از ضربت سیلی به یاد کوچه و مادر
به دشت کربلا عکسی برای دختر اندازیم
شاعر : محمود ژولیده
- سه شنبه
- 30
- مهر
- 1392
- ساعت
- 7:49
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه