در وصف ذات، صحبت ما احتیاج نیست
زیرا که در صفات خدا «احتیاج» نیست
باید به بال رفت و درآورد گیوه را
دربارگاه قرب تو پا احتیاج نیست
تو بی وسیله هم بلدی معجزه کنی
دست تو را به لطف عصا احتیاج نیست
بوی طعام سفره، خودش میکشد مرا
تاخانهی تو راهنما احتیاج نیست
خواهش نکرده اهل کرم لطف میکنند
اینجا به التماس گدا احتیاج نیست
اصلا پی معالجه ی این جگر مباش
"بیمارعشق رابه دوا احتیاج نیست"
محشر برای رو شدن اعتبار توست
کی گفته است روز جزا احتیاج نیست؟
تو با سکوت کردن خود، جنگ میکنی
تیغ تو را به کرب و بلا احتیاج نیست
***
وقتی نداشت مادر تو سنگ قبر هم
دیگر تو را به صحن و سرا احتیاج نیست
شاعر: لطیفیان
- دوشنبه
- 9
- آبان
- 1390
- ساعت
- 9:28
- نوشته شده توسط
- سعيد
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه