از روز ازل ساقی میخانه علی بود
خم و قدح و ساغر و پیمانه علی بود
روزی که برافراشته شد خیمه ی خلقت
دیدند همه صورت جانانه علی بود
آنکس که به جبریل امین درس جنون داد
استاد ازل , دلبر فرزانه علی بود
روحی که دمیدند درون گل آدم
تا زنده کند آن دل دیوانه علی بود
گر مرده کند زنده مسیحا عجبی نیست
چون جوشش اعجاز مسیحانه علی بود
آنکس که به روز احد و خندق و صفین
بر کند بن و ریشه بیگانه علی بود
آنکس که به محراب عبادت گه سجده
غرقابه به خون گشت غریبانه علی بود
آنکس که به حال همه ی عالم خلقت
می سوخت دلش چون پر پروانه علی بود
- پنج شنبه
- 2
- آبان
- 1392
- ساعت
- 4:32
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه