ای نور خدای حیّ سرمد
وی آینۀ جمال احمد (ص)!
ای نور هدایت و امامت
ای شافع شیعه در قیامت
ای نام تو از سخن فراتر
وی وارث مصطفی و حیدر
زیبا گلِ گلشن و لایی!
عطر خوش مکّه و منایی!
بر فاطمه نور دیدهای تو
بر ظلمت ما سپیدهای تو
تو وارث خونِ کربلایی
حجّت به تمام ماسوایی
ساجد چو امام ساجدینی
روشنگر راهِ راستینی
چون حضرت باقری و صادق (ع)
احیاگر مکتب حقایق
ای دوست! تو از تبار نوری
چون موسیِ کاظم و صبوری
روح و تن هشتمینامامی
ماه دهمینِ شیعیانی
ای حجّتِ حق، امام هادی (ع)!
تو نور دو دیدۀ جوادی
منظومۀ پایدار عشقی
دلگرمیِ روزگار عشقی
ای ماه منوّرِ خداوند!
فرزند پیمبرِ خداوند!
تو لاله و گلشن بهاری
سرسبزیِ لطف کردگاری
درفضل و کرم یگانهمردی
امّید و پناه اهل دردی
نزد تو لبی خموش دارم؛
باری ز گنه به دوش دارم
دل غیر شما به کس نبستم
مولا! ز وفا بگیر دستم
ای شیرِ درنده از تو مبهوت!
آرامش دل ولای دلجوت!
دلدادۀ تو، که غم ندارد!
با مهر تو، هیچ کم ندارد!
هر کس ز کمال تو نداند
غافل ز امامِ حق بمانَد
در وصف تو گرچه ناتوانم!
در شادی و غم تو را بخوانم
در سینه دلم چه ناشکیب است
در وادیِ عاشق غریب است
دلتنگ دیار آشنایم
دلدادۀ شهر سامرایم
من عاشق و مبتلای عشقم
دلبستۀ کربلای عشقم
ای نور خدا درون سینه!
دل گشته هواییِ مدینه
جانها به فدای خاک پایت!
قربان ترنّمِ صدایت!
مولا! نفسی مرا صدا کن
از غصّه و محنتم رها کن
با مهر تو دل ز غم رها شد
مرهون عنایت خدا شد
شاعر : غلامرضا غلامپور
- پنج شنبه
- 2
- آبان
- 1392
- ساعت
- 4:41
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
غلامرضا غلامپور
ارسال دیدگاه