شور عاشورت زمان را تا ابد در بر گرفت
نُه سپهر از شعله سرخ خیامت در گرفت
گریه را وقف غمت کردیم از روز ازل
کآسمان از دیدة پر اشک ما ساغر گرفت
از شرار خیمه ها تا دامن طفل تو سوخت
دود آن تا آسمان خورشید را در بر گرفت
وای من، ای وای من، این امت بیدادگر
با چه جرمی انتقام از آل پیغمبر گرفت
خواست خورشید اوفتد از چرخ در دریای خون
پرده خون تا رخ ثارالله اکبر گرفت
با همان دستی که قاتل رأس قرآن را برید
از سر دخت امیرالمؤمنین معجر گرفت
کشته آن کشته باید شد که در جنب فرات
حنجر خشکیده اش آب از دم خنجر گرفت
هستِ خود را وقف کرد و هستی حق را خرید
داد سر در راه دین و زندگی از سر گرفت
زخم ها گشتند گم در کثرت گلبوسه ها
بس که زینب بوسه ازآن نازنین پیکر گرفت
بعد زخم آن همه شمشیر و تیغ و تیر و سنگ
سمّ اسبان هم گلاب از آن گل پرپر گرفت
گریه ها از داغ اکبر کرد با بانگ بلند
تسلیت از خنده خصم ستم گستر گرفت
نهضت خونین عاشورا به دشت کربلا
رمز پیروزی ز لبخند علی اصغر گرفت
از مضامینش توان پی برد کز روز ازل
نخل "میثم" دائم از خون شهیدان برگرفت
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
- پنج شنبه
- 2
- آبان
- 1392
- ساعت
- 5:3
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه